دعای عرفه دعایی منسوب به امام حسین (ع) است که بنابر روایات، آن حضرت در روز نهم ذیالحجه (روز عرفه) در صحرای عرفات خوانده است. بنابر برخی شواهد، قرائت این دعا توسط امام حسین (ع)، مربوط به آخرین سفر حج ایشان نبوده است.
شیعیان این دعا را در روز عرفه و در صحرای عرفات و نیز در مساجد مناطق دیگر جهان میخوانند. این دعا، در بردارنده آموزههای عرفانی و عقیدتی است. عالمان و محدثان شیعه با توجه به محتوای بلند این دعا آن را از امام حسین (ع) دانسته و تنها در انتساب بخش پایانی آن، برخی به دیده تردید نگریسته اند.
معرفی دعای عرفه
دعای عرفه امام حسین (ع) از مهمترین دعاهای شیعه است که در روز عرفه و در صحرای عرفات خوانده میشود. در منابع تاریخی، درباره سال قرائت دعای عرفه توسط امام حسین (ع) مطلبی ذکر نشده است؛ امّا با توجه به برخی شواهد این دعا نمیتواند مربوط به قبل از واقعه کربلا باشد. زیرا امام حسین در ذی حجه سال ۶۰ هجری قمری که به مکه رفت، در بین اعمال حج متوجه توطئه عوامل یزید شد، از این رو حج را به عمره تبدیل کرد و سپس طواف خانه و سعی صفا و مروه را به جا آورد و از مکه خارج شد و به سمت کوفه حرکت کرد؛ بنابراین دعای عرفه نمیتواند قبل از واقعه کربلا باشد، زیرا امام حسین (ع) در سفر حجی که قبل از واقعه کربلا داشت، در عرفات توقف نداشت.
دعا در بردارنده عالیترین آموزههای عرفانی و عقیدتی است که گفتهاند امام حسین (ع) همراه با گروهی از خاندان و یارانش در بیرون خیمهها آن را خوانده است. بشر و بشیر فرزندان غالب اسدی نقل کردهاند که: در آخرین ساعات روز عرفه در سرزمین عرفات در خدمت امام حسین (ع) بودیم که آن حضرت با جمعی از خاندان و فرزندان و شیعیان از چادر بیرون آمدند و با نهایت خضوع و خشوع در طرف چپ کوه ایستادند و روی مبارک را به طرف کعبه گردانیده دستها را تا مقابل رو برداشتند و این دعا را خواندند.
در روایت کفعمی دعای عرفه با جمله زیر پایان یافته است:
لا اله الا انت وحدک لا شریک لک لک الملک و لک الحمد و انت علی کل شیء قدیر. یا رب، یارب یا رب.
اما به نقل از سید ابن طاووس در اقبال الاعمال، دعای عرفه پس از آن با فقرات زیر ادامه مییابد:
الهی انا الفقیر فی غنای فکیف لا اکون فقیرا فی فقری. خاتمه دعا چنین است: و انت الرقیب الحاضر انک علی کل شیء قدیر و الحمدلله وحده.
در برخی کشورهای اسلامی از جمله ایران، عراق، افغانستان و پاکستان این دعا به صورت جمعی و گروهی خوانده میشود که گاهی تعداد افراد شرکت کننده به ویژه در ایام حج و در سرزمین عرفات به هزاران نفر میرسد.
سند
کفعمی در کتاب البلدالامین و سیدبن طاووس در کتاب مصباح الزائر این دعای شریف را ذکر کردهاند و پس از آن دو، علامه مجلسی در بحار الانوار و شیخ عباس قمیدر مفاتیح الجنان این دعا را آوردهاند. در مورد راویان حدیث (بشر و بشیر) آیت الله خویی میگوید: این دو برادر پسران غالب اسدی کوفی هستند. بشر از اصحاب امام حسین (ع) و اصحاب امام سجاد (ع)، اما بشیر تنها از راویان حسین بن علی (ع) است.
اگر چه بعضی از محدثان یقین به سند این نیایش ندارند، مفهوم و محتوای این دعا به قدری با عظمت و مطابق اصول است که از سند بینیاز و احتیاجی به آن ندارد. بدیهی است که نظیر مضامین این نیایش در عالیترین درجه حکمت و عرفان اسلامی را جز انبیای عظام و ائمه معصومین نمیتوانند بیان نمایند.
سند بخش پایانی
از آن رو که قسمت پایانی دعای عرفه را تنها سید ابن طاووس در اقبال الاعمال آورده است و خود سید ابن طاووس در کتاب دیگرش مصباح الزائر و کفعمی و علامه مجلسی آن را ذکر نکرده است، علامه مجلسی صدور آن را از امام حسین (ع) مورد تردید قرار داده است و احتمال داده است که این قسمت را بعضی از مشایخ صوفیه به این دعا افزودهاند؛ که ممکن است این قسمت ابتدا در برخی کتابها وجود داشته که سید ابن طاووس با غفلت از حقیقت آن و به گمان اینکه جزء دعای عرفه است، آن را در پایان دعا قرار داده است و یا اینکه نسخه اصلی کتاب اقبال الاعمال دارای این زیاده نبوده و بعدها برخی از مشایخ صوفیه آن را به این کتاب شریفه ملحق کردهاند که به نظر احتمال دوم مناسبتر است.
حسینی طهرانی نویسنده کتاب روح مجرد و جلال الدین همایی نیز این قسمت افزوده را به ابن عطاء الله اسکندرانی عارف معروف سده هفتم هجری نسبت میدهند و معتقدند که این قسمت عینا در نسخه قدیم کتاب «الحکم العطائیه» موجود است.
آیت الله شبیری زنجانی نیز این بخش را جزو کلمات امام حسین (ع) نمیداند. او مینویسد: این ذیل در نسخههای قدیمی اقبال وجود ندارد و بعداً به اقبال ملحق گردیده است. آیت الله جوادی آملی با تکیه بر محتوای این قسمت، آن را از غیر معصوم بعید دانسته و معتقداست که در بررسی اسناد روایات، آنچه اصل است و موضوعیت دارد، صدور آن از امام معصوم است؛ یعنی یک حدیث پژوه باید اطمینان یابد که محتوای مورد نظرِ وی، از معصوم صادر شده است. این اطمینان گاهی از راه وثاقت و اصالت و صداقتِ راوی به دست میآید، گاهی از راه بلندی محتوا و اتقانِ متن و گاهی نیز از راه شواهد و قرائن منفصل و متصل. از این رو، بررسی سندی احادیث از آن جهت مورد توجه قرار میگیرد که راهی برای حصول این اطمینان است و به اصطلاح موضوعیت ندارد، بلکه دارای طریقت است.
دیدگاهها