فَإِنْ طَرَدْتَنِی مِنْ بَابِکَ فَبِمَنْ أَلُوذ-قسمت چهارم
فَإِنْ طَرَدْتَنِی مِنْ بَابِکَ فَبِمَنْ أَلُوذ
پس اگر مرا از درگاهت برانی به سوی چه کسی رو آورم؟
اظهار بی پناهی حقیقی به درگاه الهی
از روابط ضروری و ناگزیر بین عبد با معبود، آن است که در مقام دعا و ابراز خضوع به ذات اقدس الهی، از عمق جان ناله سر دهد و عرضه بدارد: «خدایا! ما در عالم کسی را نداریم که پناهمان بدهد. پس تو که تنها فریادرس درماندگانی، ما را دریاب!»
به راستی اگر انسان از چشم لطف الهی بیفتد، چه کسی میتواند جدای از اذن الهی برای او کاری انجام دهد و نجات بخش او گردد؟
انسان باید پیوسته این دیدگاه را در خود تقویت کند که در امور دنیایی و مخصوصاً در امور معنوی جز ذات اقدس الهی دستگیر مستقلی ندارد و هر چه این باور بیشتر باشد، اظهار این فرازها از مناجات واقعیتر خواهد بود.
انسان باید تلاش کند ظرف وجود خود را برای بهرهمندی از دستگیری حق تعالی بیشتر نماید تا با او انس بیشتری حاصل نماید. هر چه ارتباط درونی دو نفر بیشتر شود، حالت روحی آنها نیز به هم نزدیکتر میگردد، هر چند از جهت مکانی از هم دور باشند؛ زیرا این دو با خیال هم زندگی میکنند و انس روحی دارند. اما اگر روحیات دو نفر اصلاً با هم مناسب نباشد، از یکدیگر فرار میکنند و اگر کنار هم بنشینند، باز از هم دورند.