سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران…

۳۰ خرداد ۱۴۰۳ 187

بسْمِ‏ الله الرّحْمنِ الرَّحیمِ

من‏ المؤمنین ‏رجال‏ صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی ‏نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلا.

قرآن کریم- الاحزاب آیه۲۳

سخن گفتن از شهیدی با ابعاد گوناگون، ‌از اسوه ای که جمع اضداد بود، از آهن و اشک، ‌از شیر بیشه نبرد و عارف شب‏ های قیرگون، از پدر یتیمان و دشمن سرسخت کافران بسیار سخت بلکه محال است. سخن گفتن از شهید دکتر مصطفی چمران، این مرد عمل و نه مرد سخن، این نمونه کامل هجرت، جهاد و شهادت، این شاگرد مکتب علی(ع)، این مالک‏ اشتر جنوب لبنان و حمزه کربلای خوزستان سخت و دشوار است. چرا که حتی نمی ‏توان یکی از ابعاد وجودی او را آن گونه که هست، توصیف کرد و نبایست انتظار داشت که بتوانیم تصویر کاملی در این مختصر از او ترسیم نماییم، که مردان و رهروان راه علی(ع) و حسین(ع) را با این کلمات مادی و معیارهای خاکی نمی ‏شود توصیف نمود و سنجید. با این وجود، این نوشتار مروری است سریع بر حیات کوتاه اما پرحادثه و سراسر تلاش، ایثار، عشق و فداکاری شهید دکتر مصطفی چمران.

تولد:

دکتر مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ در تهران، خیابان پانزده خرداد، بازار آهنگرها، سرپولک متولد شد.

تحصیلات:

وی تحصیلات خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیک پامنار، آغاز کرد و در دارالفنون و البرز دوران متوسطه را گذراند؛ در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۳۶ در رشته الکترومکانیک فارغ‏ التحصیل شد و یک ‏سال به تدریس در دانشکده فنی پرداخت. وی در همه دوران تحصیل شاگرد اول بود. در سال ۱۳۳۷ پس از یک سال تدریس در دانشگاه تهران با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به امریکا اعزام شد و پس از تحقیقات‏ علمی در جمع معروف ‏ترین دانشمندان جهان در دانشگاه کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه امریکا –برکلی- با ممتازترین درجه علمی موفق به اخذ دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما گردید.

فعـالیت‏های اجتماعی :

از ۱۵سالگی در درس تفسیر قرآن مرحوم آیت ‏الله طالقانی، در مسجد هدایت، و درس فلسفه و منطق استاد شهید مرتضی مطهری و بعضی از اساتید دیگر شرکت می ‏کرد و از اولین اعضاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سیاسی دوران دکتر مصدق از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت ‏نفت شرکت داشت و از عناصر پرتلاش در پاسداری از نهضت ‏ملی ایران در کشمکش ‏های مرگ و حیات این دوره بود. بعد از کودتای ننگین ۲۸ مرداد و سقوط حکومت دکتر مصدق،‌ به نهضت مقاومت ملی ایران پیوست و سخت ‏ترین مبارزه ‏ها و مسئولیت ‏های او علیه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ایران، بدون خستگی و با همه قدرت خود، علیه نظام طاغوتی شاه جنگید و خطرناک ‏ترین مأموریت ‏ها را در سخت ‏‏ترین شرایط با پیروزی به انجام رسانید. در امریکا، با همکاری بعضی از دوستانش، برای اولین ‏بار انجمن اسلامی دانشجویان امریکا را پایه‏ ریزی کرد و از مؤسسین انجمن دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا و از فعالین انجمن دانشجویان ایرانی در امریکا به شمار می‏رفت که به دلیل این فعالیت‏ ها، بورس تحصیلی شاگرد ممتازی وی از سوی رژیم شاه قطع می ‏شود. پس از قیام خونین ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و سرکوب ظاهری مبارزات مردم مسلمان به رهبری امام‏ خمینی(ره) دست به اقدامی جسورانه و سرنوشت‏ ساز می‏زند و همه پل‏ ها را پشت‏ سر خود خراب می‏ کند و به همراه بعضی از دوستان مؤمن و هم ‏فکر، رهسپار مصر می‏شود و مدت دو سال، در زمان عبدالناصر،‌ سخت ترین دوره ‏های چریکی و جنگ ‏های پارتیزانی را می ‏آموزد و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته می‏شود و فوراً مسئولیت تعلیم چریکی مبارزان ایرانی به عهده او گذارده می ‏شود. به علت برخورداری از بینش عمیق مذهبی، از ملی‏ گرایی ورای اسلام گریزان بود و وقتی در مصر مشاهده کرد که جریان ناسیونالیسم عربی باعث تفرقه مسلمین می‏ شود، به جمال عبدالناصر اعتراض کرد و ناصر ضمن پذیرش این اعتراض گفت که جریان ناسیونالیسم عربی آن قدر قوی است که نمی‏توان به راحتی با آن مقابله کرد و با تأسف تأکید می‏ کند که ما هنوز نمی ‏دانیم که بیشتر این تحریکات از ناحیه دشمن و برای ایجاد تفرقه در بین مسلمانان است. به دنبال آن، به چمران و یارانش اجازه می‏ دهد که در مصر نظرات خود را بیان کنند.

در لبنـان :

بعد از وفات عبدالناصر، ایجاد پایگاه چریکی مستقل، برای تعلیم مبارزان ایرانی، ضرورت پیدا می‏کند و لذا دکتر چمران رهسپار لبنان می ‏شود تا چنین پایگاهی را تأسیس کند. او به کمک امام موسی ‏صدر، رهبر شیعیان لبنان، حرکت محرومین و سپس جناح نظامی آن، سازمان «امل» را براساس اصول و مبانی اسلامی پی ‏ریزی نموده که در میان توطئه‏ ها و دشمنی ‏های چپ و راست، با تکیه بر ایمان به خدا و با اسلحه شهادت، خط راستین اسلام انقلابی را پیاده می‏ کند و علی ‏گونه در معرکه‏ های مرگ و حیات به آغوش گرداب خطر فرو می‏ رود و در طوفان‏ های سهمناک سرنوشت، حسین ‏وار به استقبال شهادت می‏تازد و پرچم خونین تشیع را در برابر جبارترین ستم‏گران روزگار، صهیونیزم اشغال ‏گر و هم‏ دستان خونخوار آنها، راست ‏گرایان (فالانژ)، به اهتزاز در می ‏آورد و از قلب بیروت سوخته و خراب تا قله‏ های بلند کوه ‏های جبل‏عامل و در مرزهای فلسطین اشغال شده از خود قهرمانی‏ ها به یادگار گذاشته؛ در قلب محرومین و مستضعفین شیعه جای گرفته و شرح این مبارزات افتخارآمیز با قلمی سرخ و به شهادت خون پاک شهدای لبنان، بر کف خیابان ‏های داغ و بر دامنه کوه ‏های مرزی اسرائیل برای ابد ثبت گردیده است.

دیدگاه‌ها

تماس با ما