مصاحبه روزنامه قدس با حضرت آیت الله تحریری در مورد مقام امام محمد باقر(ع)

۲۷ تیر ۱۴۰۰ 15555

به مناسبت سالروز شهادت امام محمد باقر علیه السلام  و بررسی اوضاع سیاسی، اجتماعی و علمی دوره امامت ایشان، گفتگویی تفصیلی را در محضر آیت‌الله شیخ محمد باقر تحریری، تولیت حوزه علمیه مروی انجام داده ایم که در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانیم:

ابتدا نکاتی را در باب فضایل و مناقب امام محمد باقر علیه السلام، شرایط ولادت و شهادت ایشان بفرمائید.
خدای متعال در قرآن کریم خطاب به پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی». در باب فضائل امام باقر علیه السلام باید گفت که آن حضرت قطعا یکی از مصادیق ذوی القربی هستند. خداوند متعال به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده است به امت اسلامی بگو اجر رسالتم را فقط مودت و ارتباط خاص با خویشاوندانم میدانم و ارتباط خاص بعنی تبعیت از ذوی القربی تنها اجر رسالت خواهد بود که این معنا مستلزم آن است که ما این خاندان را امامان مفترض الطاعه بدانیم و از جانب خدای متعال برای امت اسلامی برای رهبری دینی و سیاسی و جمیع نیازهای انسان برای رسیدن به سعادت ابدی و کمال حقیقی معین شده اند.
امام باقر علیه السلام یکی از این شخصیت هاست که در میان ائمه هم به امام حسن علیه السلام و هم به امام حسین علیه السلام نسبت دارد. مادر ایشان دختر امام حسن علیه السلام است که امام صادق علیه السلام درباره ایشان فرمود: ایشان صدیقه ای بودند که در خاندان امام حسن مانند ایشان کسی نیامد.
بنابراین تنها شخصیتی که از این دو بزرگوار به وجود آمد، امام باقر علیه السلام است که مشیت الهی اقتضا کرده است که ائمه علیهم السلام از نسل این امام همام باشند و نسل امامان تا امام مهدی به ایشان می رسد. در ارتباط با نام آن حضرت، از نبی مکرم آمده که ایشان به جابر فرمود ای جابر تو فرزند مرا که از امام سجاد و او از حسبن علی است، درک خواهی کرد و سلام مرا به او برسان و مهدی از فرزندان او خواهد بود.
این معنا نشان دهنده آن است که در عالم اسلام بعد از امیر المومنین علیه السلام، امام حسن و امام حسین علیهما السلام یک نقش خاصی در رهبری امت اسلامی داشتند، گرچه امامان از فرزندان پسری امام حسن نیستند، اما امام حسن هم در شکل گیری مقام امامت نقش خاصی دارند همان طور که در کربلا امام حسن علیه السلام ظهور و بروزی داشتند و حداقل دو نفر از فرزندانشان در کربلا حضور داشتند و این بیانگر عظمت وجودی امام حسن و نقش ایشان در رهبری امت اسلامی به سوی کمال نهایی است.
امام باقر (علیه السلام) فضایل گوناگونی دارند که البته همه ائمه مظهر تام کمالات الهی هستند منتهی، به چند فضیلت که در زمان ایشان ظهور کرده و موجب هدایت عملی دیگران شده است را عرض می کنیم. یکی مسئله صبر آن حضرت است. آن حضرت مصائب جانسوزی از جمله حضور در صحنه کربلا در سن ۴ سالگی را مشاهده کردند و تحمل کردند. پس از واقعه کربلا وقایعی است که در زمان پدر بزرگوار ایشان امام سجاد (علیه السلام) رخ داد. امام سجاد علیه السلام به مدت ۳۵ سال با مصائب بسیار جانکاهی روبرو شدند که در تاریخ اسلام کمتر سابقه داشته است؛ به گونه ای که ایشان نتوانستند بیشتر از چند شاگرد را پرورش دهند. زمان، زمان تسلط بنی امیه و انقراض این حکومت و انتقال آن به بنی مروان بود که امام سجاد علیه السلام عمدتا در قالب دعا معارف دین را می رساندند و امام باقر علیه السلام شاهد این مشکلات گوناگون بودند و صبر را سرلوحه کار خود قرار دادند.
از دیگر فضایل آن حضرت، مسئله حلم و بردباری است که مصادیق گوناگونی برای حلم آن حضرت است. یک شخص نصرانی به ایشان گفت: تو بقر هستی. حضرت با بهترین برخورد فرمودند نه من باقر هستم. این شخص دوباره به مادر حضرت توهین کرد. حضرت فرمودند اگر تو راست می گویی خدا او را ببخشد و اگر تو دروغ می گویی خدا تو را ببخشد. این شخص از این اخلاق حضرت مبهوت می شود و اسلام می آورد. این تنها یک نمونه از حلم آن حضرت است.
از دیگر فضایل امام رسیدگی به فقرا و اصحابشان است. ایشان صدقاتی را به فقرا می دادند و علاوه بر سفارشات کلامی اقدام های عملی بسیاری نیز انجام می دادند. به امام صادق (علیه السلام) نیر سفارش کردند که پس از ایشان به اصحابشان رسیدگی کنند تا برای نشر علم آمادگی پیدا کنند.
این موارد گوشه هایی از فضایل امام باقر (علیه السلام) است در عین حالی که ایشان به مسئله تعلیم و شاگرد پروری اهتمام ویژه ای داشتند اما از مسئله عبادت و نماز غافل نبودند؛ به گونه ای که نقل شده با کثرت مشاغل علمی گاهی در شبانه روز ۱۵۰ رکعت نمار می خواند. ایشان دائم الذکر بودند و در هر حالی که قرار داشتند از یاد خدای متعال غافل نبودند و همواره خانواده خود را به ذکر خدا و قرائت قرآن می کردند. امام باقر(علیه السلام) یک زندگی بسیار زاهدانه در عین حال با اشتغالات کاری داشتند تا به اهل زمان خود محتاج نشوند و زندگی خود را اداره کنند و دست نیاز به حاکمان ظالم دراز نکنند.

آن حضرت احتجاجات گوناگونی داشتند که موجب سرافکندگی حاکمان آن زمان می شدند؛ افرادی مانند «هشام بن عبدالملک مروان» دشمنی و حسادت خاصی با آن حضرت داشتند که بعد از آن مواجهه با هشام بن عبدالملک، هشام آن حضرت را مسموم کرد و به شهادت رساند و در زمان غریبی یعنی ۷ ذی حجه که حجاج در مدینه نیستند و به مکه می روند، به شهادت رسید. ایشان توصیه کردند که پس از شهادتشان به مدت ده سال در منا برای ایشان اقامه عزا شود شاید این سفارش برای توجه دادن به واقعه کربلا باشد که ان حضرت در منای عاشورا قربانیان حادثه را که در این واقعه به شهادت رسیدند ، مشاهده کرده و خواستند با این سفارش واقعه عاشورا همواره زنده بماند.اوضاع و شرایط سیاسی دوران امام محمد باقر(علیه السلام) چگونه بود و ایشان چگونه در این شرایط توانستند اسلام ناب محمدی(ص) و تشیع را حفظ کنند؟
زندگی امام باقر (علیه السلام) از سه مرحله تشکیل شده است: یک مرحله که با جد بزرگوارشان امام حسین علیه السلام بودند. مرحله دوم همراهی با پدر بزرگوارشان که مشکلات زیادی را در زمان امام سجاد علیه السلام متحمل شدند و مرحله سوم بعد از شهادت پدر بزرگوارشان که با خلفای بسیاری چون فرزندان عبدالملک مروان همزمان بودند و غیر از عمر بن عبدالعزیز که دو سال و اندی بیشتر حکومت نکرد بقیه چیزی غیر از ظلم و ستم برای مردم نداشتند. امام باقر (علیه السلام) در چنین فرصتی شروع به تبلیغ معارف ناب دین کردند که پدر بزرگوارشان نتوانستند این معارف را مانند ایشان به دلیل شرایط موجود عرضه کنند.
مشکلات زمان امام باقر(علیه السلام) اول انحرافت فکری و عقیدتی بود که در زمان بنی امیه و مروانی ها رخ داد و عده ای اخبار را جعل می کردند و نسبت به مقام اهل بیت توهین می کردند و عده ای نیز نسبت به مقامشان غلو می کردند؛ ایشان در برابر این انحرافات ایستادگی کردند. علاوه بر این انحرافات سیاسی حاکمان وجود داشت که ناگزیر بودند تقیه پیشه کنند تا بتوانند معارف را در بستر دین نشر دهند، زیرا قیام علیه حاکمان بنی امیه و مروانیان مثمر ثمر نبود. البته ایشان به نوعی بعضی حرکات اصلاحی عمر بن عبدالعزیز را امضا کردند از جمله منع سب علیه علی (علیه السلام) و مبارزه با فساد ، لغو ممنوعیت نوشتن حدیث که تا این زمان رایج بود را برداشت. بنابراین امام باقر (علیه السلام) زمینه را برای تشکیل حوزه علمیه بنیان گذاردند که شاگردان متعددی را پرورش دادند.

امام محمد باقر(علیه السلام) به علم و دانش بالا معروف بودند و نهضت بزرگ علمی را شکل دادند؛ جنبه های جایگاه علمی ایشان چه بود و برای عموم مسلمین چه کاربردی داشت؟
امام باقر علیه السلام طبق نامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر آن حضرت نهادند.
باقر یعنی کسی که علم را به نوع خاصی می شکافد نامیده شده اند و ایشان به نشر علوم دینی معروف هستند؛ البته ائمه (علیه السلام) همه علم الهی دارند و خداوند معارف وحقایق عالم را مستقیم و یا از طریق پیامبر به ایشان القا کرده است. بعد از شهادت امام سجاد زمینه ای برای اینکه امام باقر در مدینه ظهور و بروز داشته باشند فراهم شد و عده ای از اقصی نقاط عالم اسلامی برای فرا گرفتن معارف اسلام رو به سوی ایشان آوردند.
شاگردان متعددی برای آن حضرت در کتاب ها ثبت شده است؛ از جمله «هشام بن حکم» «جابر بن یزید جعفی» و «کیسان سجستانی» و عده ای از تابعین خدمت حضرت با واسطه و بی واسطه می رسیدند و معارف گوناگونی را فرا می گرفتند. لذا مکتب امام باقر مکتب پرورش شاگردانی بوده است که در برابر انحرافات زمانه اعم از اعتقادی و سیاسی و اخلاقی بایستند. عده ای از منحرفین به عنوان زهاد ظاهر می شدند و مثل «ابن منکدر» می خواستند امام را نصیحت کنند اما وقتی با مکتب اسلام و آموزه های دین و پیامبر مواجه شدند دست از انحرافات خود برداشتند.
حضرت محاجاتی با «حسن بصری» وعلمای نصرانی دارند که اینها نشان دهنده این است که امام باقر (علیه السلام) در نشر آموزه های مکتب اسلام جایگاه ویژه ای دارند. البته ایشان بیشتر مطالب را از زبان پیامبر نقل قول می کردند، زیرا زمانه ای نبود که مستقیم از ایشان بپذیرند و این موضوع را برتابند البته ایشان گاهی نیز مستقیم این معارف را از خودشان نقل می کردند؛ بنابراین امام باقر علیه السلام بنیانگذار یک نهضت بزرگ علمی شدند که پس از ان امام جعفر صادق علیه السلام این نهضت را ادامه دادند که بیش از ۴ هزار شاگرد و محدثان بی شماری را پرورش دادند.

سیره و روش آموزشی و شاگرد پروری امام باقر(علیه السلام) چگونه بود و امروز معلمان و اساتید ما چگونه می توانند از این شیوه و روش بهره برداری کنند؟

امام باقرعلیه السلام روش های گوناگونی در جامعه اسلامی باقی گذاشتند؛
یکی از آنها، روش تعلیم و تربیت است که ترغیب به طلب علم در جامعه شود.
دوم بیان جایگاه و فضیلت علما که با این بیانات مردم به فراگیری دین ترغیب شوند و سوم اخلاص در طلب علم و و این که علما باید صفات خوبی را با تحصیل معارف دین کسب کنند.

چهارم: ترغیب برای نشر علم و آگاه کردن مردم تا معارف دین مخفی نماند. ایشان فرمودند: کسی که بابی از هدایت را تعلیم کند برای او اجر کسی است که به آن عمل کرده است.
پنجم: آسیب هایی که در مسیر عالمان و طالبان علوم دینی قرار می گیرد، برشمرده اند تا آگاهی ایجاد شود و از آن ها پرهیز شود و مردم نیز به عالمان حقیقی راهنمایی شوند.
ششم: مرجعیت علمی عالمان دینی است که تا وقتی در مسیر بیان معارف دین از ناحیه ائمه علیهم السلام هستتند، باید مورد توجه جامعه قرار گیرند. ایشان نقش موثری در تشکیل حوزه علمیه داشتنه اند که ما باید این را قدر بدانیم و پایگاه های علمی را برپا و احیا کنیم.
هفتم: تهذیب نفس و توجه به عالم آخرت است که در مسیر کمال علاوه بر فراگرفتن علم باید به تهذیب نفس و دوری از گناه و ارتباط خوب با برادران دینی و اتحاد ایشان بر محوریت ائمه علیهم السلام باشیم تا جامعه صالحی شکل بگیرد.
ایشان در موضوع تعلیم و تربیت به صورت تک بعدی برخورد نمی کردند بلکه به روش جامع و با تربیت عقلانی بوده تا مردم به اعتقادات صحیحی دست یابند و به تربیت دینی و خالص بپردازند که در تحقق آن در مسیر تبعیت مستمر از امامان قدم بردارند. از این جهت فرمودند: شیعیان ما کسانی هستند که از ما تبعیت می کنند و با اوصاف شریفه شناخته شوند، و تنها به نامگذاری بسنده نکنند.
از دیدگاه امام باقر(علیه السلام) مهمترین تکالیف و وظایف یک انسان مؤمن چیست؟
امام باقر علیه السلام در توصیف شیعیان فرمودند: به خدا قسم شیعیان ما کسی نیست جز کسی که تقوای الهی داشته باشد، از خداوند اطاعت کند، شیعیان شناخته نمی شوند مگر با تواضع و خشوع در برابر خدای متعال و امانتداری و زیاد یاد خدا کردن و نماز خواندن و روزه گرفتن، نیکی به پدر و مادر ، ملاحظه همسایگان را کردن، رسیدگی به همسایگان و فقرا و ایتام و تلاوت قرآن و زبان را از غیبت دیگران بازداشتن و شیعیان باید امین دیگران در زندگی باشند.
ایشان در حدیث دیگر می فرمایند که شیعه علی علیه السلام کسی است که در راه ولایت ما به دیگران بذل و بخشش و اظهار محبت کند، یکدیگر را برای احیای امر ما زیارت کند، وقتی غضب کند، ستم نکند، در حالت خوشحالی اسراف نمی کنند، مایه برکت هستند نسبت به همراهان و با هم نشینان خود روابط حسنه دارند.
اهل سنت نسبت به امام محمد باقر(علیه السلام) چه دیدگاهی دارند؟
امام باقر به دلیل عظمت علمی که داشتند عده ای از علمای اهل سنت مطالب بلندی درباره ایشان بیان کرده اند و این نشان دهنده جایگاه بلند آن حضرت در امت اسلامی است و دانشمندانی که هر کدام برای خود جایگاهی داشتند نمی توانستند در برابر آن حضرت اظهار وجود کنند. «ابن حجر هیثمی» از دانشمندان اهل سنت می گوید به اندازه ای گنج های معارف و حقایق امام آشکار شده و حکمت های بسیار را اظهار کردند که جز بر عناصر بی بصیرت و یا بد سیرت پوشیده نیست.
«عبدالله بن عطا» می گوید من هرگز دانشمندان اسلام را در هیچ محفلی به اندازه محفل امام باقر علیه السلام از نظر علمی حقیر و کوچک ندیدم. «حکم بن عتیبه» که از نظر فقهی و علمی مشهور افاق بود در برابر امام مانند کودکی در برابر استاد عالی مقام زانو زده و مجذوب بیانات ایشان شده است. به همبن نحو تعابیر فراوانی از دانشمندان متعدد ذکر شده است.
هشام بن عبدالملک» می گوید من هیچ دروغی از ایشان ندیدم تا زمانیکه امام در بین عرب و عجم حضور داشته باشد، همواره ابراز بزرگی می کند. «قتاده بن دعامه بصری» می گوید من نزد فقهای زیادی نشستم هیچ گاه قلبم مانند ان زمان که نزد امام باقر نشستم به لرزه نیفتادم.
این موارد گوشه ای از بیانات علمای اهل سنت است. «محمد بن طلحه شافعی» می گوید: او باقر العلم است، جامع علوم است، قلبی با صفا، علمی مزکا و جانی طاهر دارد که عمرش را به طاعت الهی گذارنده است. ابن ابی الحدید می گوید که امام باقر علیه السلام سید فقهای حجاز بوده است و فرزندش امام صادق علیه السلام علم را از او فرا گرفت.
به هر حال این بیانات نشان دهنده عظمت علمی و معنوی امام باقر است که دانشمندان اهل سنت نتوانستند از بیان فضایل آن حضرت چشم بپوشانند. در واقع همه عالمان مسلمان وامدار علوم اهل بیت علیهم السلام و مخصوصا امام باقر و صادق علیهما السلام هستند. ما امت اسلامی باید در هر زمانی با دقت و توجه به معارف این خاندان برگردیم و بدانیم که تنها نجات بخش ما در زندگی دنیایی و روابط اجتماعی و اخلاقی و مخصوصا در روابط سیاسی سر سپردن به مکتب اهل بیت علیهم السلام است و این انقلاب برخاسته از مکتب امام باقر و امام صادق علیهما السلام است که باید قدر آن را بدانیم و هر چه بیشتر با این راه و روش همراه باشم تا حقانیت مکتب اهلبیت در سراسر جهان ظاهر شود و زمینه ساز ظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف قرار بگیرد؛ و با ایثار شهدای بزرگوار انقلاب و حضور در صحنه بودن امت شهید پرور ، با آگاهی و بصیرت کامل امامین انقلاب و تلاش پیگیر ایشان با تحمل سختی های جانکاه ، این مقصود تا حدودی محقق شده است.

دیدگاه‌ها

تماس با ما